امام صادق(ع) می فرماید: (أنَّ زینَ العابِدین بَکی عَلی أبیه) حضرت زین العابدین برای پدرش گریه کرد، در حالی که روز روزه بود و شب را به نماز شب ایستاده بود. هنگامی که وقت افطار می شد، (جی ءَ لَهُ بِطَعامٍ وَ شَراب) برایش غذا و آب می آوردند، آشامیدنی می آوردند، دائم این جمله را می گفت: (قُتِلَ أبی جائِعاً) پدرم گرسنه کشته شد. (قُتِلَ أبی عَطشاناً) پدرم تشنه شهید شد. و چند بار آب و غذا را عوض می کردند، تا می توانستند میل کنند. و گاهی دارند که، (أخَذَ عِناعاً لِیَشرِب) ظرف آبی را می گرفتند بخورند، (یَبکی حَتِّ یَملَأهُ دَماع) این قدر گریه می کردند که این اشک صورتشان را خراش می داد، زخم می کرد، قطر? خون می ریخت توی آن آب و آب را برایشان عوض می کردند